از جمله گروهى که به اسلام ضربه بسیار زدهاند و در زیارت عاشورا مورد لعنتاند،«آل زیاد»ند(و العن...آل زیاد و آل مروان الى یوم القیامه).نسل ناپاک«زیاد»،دستشان بهخون عترت پیامبر آمیخته است.عبید الله بن زیاد که والى کوفه و بصره بود و امام حسین رادر کربلا کشت، فرزند همین زیاد است.مادر زیاد،سمیه نام داشت،از زنان زناکار صاحبپرچم.زیاد از طریق آمیزش نامشروع و زنا توسط غلام سمیه به نام«عبید ثقفى»به دنیاآمد.زیاد را زیاد بن عبید مىگفتند.از بدعتهاى معاویه،آن بود که بر خلاف حکم پیامبر،این زنا زاده را به دودمان بنى امیه ملحق ساخت و از آن پس او را«زیاد بن ابى سفیان»
مىگفتند. (28) این موضوع که به«مساله استلحاق»معروف است،در سال 44 هجرى انجامگرفت و مورد اعتراض بسیارى از بزرگان از جمله سید الشهدا بود که در نامهاش بهمعاویه،این کار را در ردیف کشتن حجر بن عدى و عمرو بن حمق،آورده (29) و او رانکوهش کرده است.پس از انقراض امویان،مردم زیاد را به اسم مادرش سمیه یا به نامپدرى ناشناخته، زیاد بن ابیه(زیاد،پسر پدرش)مىخواندند. (30) امام حسین«ع»روز عاشورا در یکى از خطبههایش جمله«الا و ان الدعى بنالدعى...»دارد،که اشاره به ناپاک زادگى ابن زیاد و پدرش زیاد است که هر دو نسبىپست و آلوده داشتند و عبید الله هم از کنیز زنا کارى به نام مرجانه به دنیا آمده بود و به«ابنمرجانه»مشهور بود.حاکمیتیافتن کسى چون پسر زیاد،فاجعهاى بود که عزت وکرامت مسلمین و عرب را نابود کرد.زید بن ارقم وقتى در کوفه شاهد آن بود که ابن زیادبر لبهاى سر بریده ابا عبد الله«ع»مىزند،گریه کنان و با اعتراض برخاست و از مجلسبیرون آمد و مىگفت:اى جماعت عرب!از این پس برده شدهاید.پسر فاطمه را کشته وپسر مرجانه را به امارت پذیرفتهاید... (31) در همان ایام،آل زیاد بعنوان گروهى فاسد وشیطانى به شمار مىرفتند.حتى یکى از شهداى کربلا به نام مالک بن انس مالکى یا انس بنحارث کاهلى در رجزى که در میدان مىخواند،یکى از ابیات آن چنین بود:
آل على شیعة الرحمان آل زیاد شیعة الشیطان (32)
آل زیاد،طبق روایات،دلهایى مسخ شده،دودمانى ننگین و مورد خشم بودند و روزعاشورا را به خاطر کشته شدن حسین بن على،مبارک دانسته و به شادمانى روزهمىگرفتند. (33) نیز«آل زیاد»نام سلسلهاى از خلفاست که از نسل زیاد بن ابیه بودند و ازسال 204 تا 409 هجرى بر یمن حکومت کردند.آغاز حکومتشان از زمان هارون الرشیدبود و ماموریتشان سرکوبى علویان آن دیار. (34)