بسم رب الزهرا
وقتی بعد از نماز صبح از مسجد النبی (ص) حرکت می کنی به سمت بین الحرمین هنوز هوا گرگ و میشه
تو بین الحرمین می شینی تا درهای بقیع رو باز کنند
یواش یواش از پله های ایوان بقیع میری بالا دلت می گیره پاهات سست میشه آخه یک روزایی پیامبر خدا(ص) و حضرت زهرا(س) تو اون مکان پا گذاشتن
میری جلوی نرده ها وای می ستی یک نگاه به پشت سرت و گنبد سبز رسول الله(ص)میندازی اونجاست که دلت از غربت میمیره آخه دختر رسول خدا و
اولادش...
دعا کن وقتی رفتی داخل چشمت به پشت سرت نیفته...
چون دلت می ترکه
ما تو شلمچه خودمونو می انداختیم روی خاکها ولی بمیرم بر مظلومیت ائمه ی بقیع چون یک عده نامرد حتی نمیذارن ائمه را زیارت کنی
چه بگویم ............